وصیت نامه شهیدان....
مادرم ، مادر خوبم که تورا بعد از خدا بیشتر از چشمانم دوست دارم . کوه باش و چون کوه استقامت کن ! لحظه ای از نام و یاد خدا غافل مباش و در این راه بکوش و هر چه بکوشی باز هم کم است . ای مادرم ، قامتت را بلند گیر و ندای الله اکبر ، خمینی رهبر و سخن شهیدان راه خدا را به مردم برسان که همانا سخن آنان پیروی کردن از قرآن و خداست .
شهید اکبر بیک محمد لو
اگر کشته شدم ، مادرم ، برایم اشک نریز ، نه برای اینکه کشته شدم ، نه ! برای اینکه لایق اشک هایی که میریزی نیستم .
شهید عبدالله( کیانوش )عقابی
برگرفته از وبسایت شهدا http://shouhada.com
زمینه های حمله عراق به کشور ما در 31شهریور1359 طولانی ترین جنگ را در منطقه پس از جنگهای صلیبی سبب گردید . این جنگ که قرار بود براساس محاسبات عراق ظرف 3 الی چند هفته به انجام خود برسد :بیش از96 ماه را پشت سر گذارده که این رقم به تنهایی 27 بار طولانی تر از تمامی جنگ های میان اعراب واسرائیل می باشد. حضور مستقیم زنان در جبهه های جنگ به شکل دفاع نظامی و امداد رسانی باشروع جنگ تعدادی از زنان ودختران درمناطق مرزی غرب وجنوب کشور اسلحه به دست گرفته و به دفاع پرداختند . دراین زمان مخالفت هایی باحضور زنان درجبهه ها وجود داشت و هنوز همه افراد قادر به پذیرش حضورآنان نبوند. درذهن اشخاص دفاع نظامی امری مردانه بود و زنان حق ورود به این عرصه رانداشتند . دختران جوان که دفاع را به عنوان یک انسان حق طبیعی خود می دانستند باید برای اثباط این حق از سویی با دشمن مبارزه واز سویی دیگر دوستان را قانع می کردند . حضورزنان درپشتیبانی و خدمات رسانی جنگ بسیاری از زنان به لحاظ موقعیت خانوادگی واجتماعی امکان اعزام به جبهه رانداشتند . آنان که آرزومند حضور در جبهه وخدمت در صف رزمندگان بودند درشهرهای خود به شکل خود جوش ومردمی درمساجد ومدارس وحسینیه ها فعالیت های پشتیبانی جنگ را انجام می دادند . ارسال بسته های مواد غذیی از آجیل وشیرینی و......همراه با نوشته ها ونامه های زیبا ودلگرم کننده ,ارسال لباس و پوشاک و وسائل مورد نیاز جبهه ها , ارسال پیام ها از طریق رادیو وتلوزیون , همه حاصل تلاش زنان در پشت جبهه بود. جانشین سپاه انصارالحسین (ع)و فرمانده تیپ32 انصارالحسین (ع) گفت : زنان درهشت سال دفاع مقدس نقش مهم وارزنده ای و ارزنده ای داشته و هم پای مردان ازکشور دفاع کردند. ......
من نشانی از تو ندارم،اما نشانیام را برای تو مینویسم:
در عصرهای انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار! خیابان غربت
را پیدا کن،وارد کوچه پس کوچههای تنهایی شو! کلبهی غریبیام را
پیدا کن، کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگیام، در کلبه
را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو! حریر غمش را کنار بزن! مرا خواهی
دید با بغضی کویری که غرق انتظار است، پشت دیوار دردهایم نشستهام..........
wellcom to my home.......
اگر نمی توانی بلوطی بر فراز تپه ای باشی،بوته ای در دامنه ای باش،
ولی بهترین بوتهای باش که در کناره راه میروید.
اگر نمیتوانی بوتهای باشی،علف کوچکی باش و چشمانداز کنار شاه راهی
را شادمانهتر کن.......
اگر نمیتوانی نهنگ باشی، فقط یک ماهی کوچک باش،
ولی بازیگوشترین ماهی دریاچه!
همه ما را که ناخدا نمیکنند، ملوان هم میتوان بود.
در این دنیا برای همه ما کاری هست کارهای بزرگ،
کارهای کمی کوچکتر و آنچه که وظیفه ماست،
چندان دور از دسترس نیست.
اگرنمیتوانی شاه راه باشی،کوره راه باش،
اگر نمیتوانی خورشید باشی، ستاره باش،
با بردن و باختن اندازه ات نمی گیرند.
هرآنچه که هستی، بهترینش باش.........
درباره خودم
پیوندهای روزانه
لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
آمار وبلاگ
بازدید امروز :0
بازدید دیروز :0 مجموع بازدیدها : 9435 خبر نامه
جستجو در وبلاگ
|